شاهزاده خانم های ایرانی
سرشناس ترين شاهزاده خانم هاي ايراني
فرخ رو : نام او به عنوان نخستين بانوي وزير در تاريخ ايران ثبت شده است وي از طبقه عام کشوري به مقام وزيري امپراتوري ايران رسيد .
يوتاب : سردار زن ايراني که خواهر آريوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهي داريوش سوم بوده است. وي درنبرد با اسکندر گجستک همراه آريوبرزن فرماندهي بخشي از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههاي بختياري راه را بر اسکندر بست . ولي يک ايراني راه را به اسکندر نشان داد و او از مسير ديگري به ايران هجوم آورد . از او به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربايجان ) در سالهاي 20 قبل از ميلاد تا 20 پس از ميلاد نيز يادشده است . با اينهمه هم آريوبرزن و هم يوتاب در راه وطن کشته شدند و نامي جاويد از خود برجاي گذاشتند.
آرتميز : نخسيتن و تنها زن درياسالار جهان تا به امروز . او به سال 80 پيش از ميلاد به مقام درياسالاري ارتش شاهنشاهي خشيارشا رسيد و در نبرد ايران و يونان ارتش شاهنشاهي ايران را از مرزهاي دريايي هدايت مي کرد . تاريخ نويسان يونان او را در زيبايي – برجستگي و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار ناميده اند.آرتميس نيز درست ميباشد.
آتوسا : ملکه بيش از 28 کشور آسيايي در زمان امپراتوري داريوش. هرودوت پدر تاريخ از وي به نام شهبانوي داريوش بزرگ ياد کرده است و آتوسا را چندين بار در لشگرکشي ها داريوش ياور فکري و روحي داريوش دانسته است . چند نبرد و لشگر کشي مهم تاريخي ايران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .
آرتادخت: وزير خزانه داري و امور مالي دولت ايران در زمان شاهنشاهي اردوان چهارم اشکاني . به گفته کتاب اشکانيان اثر دياکونوف روسي خاور شناس بزرگ او ماليات ها را سامان بخشيد و در اداره امور مالي خطايي مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوري پارتيان را رونق بخشيد .
آزرمي دخت : شاهنشاه زن ايراني در سال 31 ميلادي . او دختر خسرو پرويز بود که پس از” گشتاسب بنده” بر چندين کشور آسيايي پادشاهي کرد. آذرميدخت سي و دومين پادشاه ساساني بود . واژه اين نام به چم ( معني) پير نشدني و هميشه جوان است.
آذرآناهيد : ملکه ملکه هاي امپراتوري ايران در زمان شاهنشاهي شاپور يکم بنيانگذار سلسله ساساني . نام اين ملکه بزرگ و اقدامات دولتي او در قلمرو ايران در کتيبه هاي کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستايش کرده است .
پرين : بانوي دانشمند ايراني . او دختر کيقباد بود که در سال 92 يزدگردي هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را به زبان پهلوي براي آيندگان از گوشه و کنار ممالک آريايي گردآوري نمود و يکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه ثبت گرديده است . از او چند کتاب ديگر گزارش شده است که به احتمال زياد در آتش سوزي هاي سپاه اسلام از ميان رفته است .
زربانو : سردار جنگجوي ايراني . دختر رستم و خواهر بانو گشنسب . او در سوار کاري زبده بوده است که در نبردها دلاوري ها بسياري از خود نشان داده است . تاريخ نام او را جنگجويي که آزاد کننده زال – آذربرزين و تخوار از زندان بوده است ثبت کرده .
کاساندان : پس از شاهنشاه ايران او نخسين شخصيت قدرتمند کشور ايران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه28 کشور آسيايي در کنار همسرش کورش بزرگ حکمراني ميکرده است . مورخين يوناني ( گزنفون ) از ويبا نيکي و بزرگ منشي ياد کرده است .
گردآفريد : يکي ديگر از پهلونان سرزمين ايران . تاريخ از او به عنوان دختر گژدهم ياد ميکند که بالباسيمردانه با سهراب زور آزمايي کرد . فردوسي بزرگ از او به نام زني جنگجو و دلير از سرزمين پاکان يادميکند .
آرياتس : يکي از سرداران مبارز هخامنشي ايران در سالهاي پيش از ميلاد . مورخين يوناني در چند جا ناميکوتاه از وي به ميان آورده اند .
گرديه : بانوي جنگجوي ايراني . او خواهر بهرام چوبينه بود . فردوسي بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرويز ياد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوري بسياري از خود نشان دادهاست .
هلاله : پادشاه زن ايراني که به گفته کتاب ديني و تاريخي بندهش کيانيان بر اريکه شاهنشاهي ايران نشست . از او به عنوان هفتمين پادشاه کياني ياد شده است که نامش را “همايچهر آزاد” ( هماي وهمون ) نيز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهيايران نشست . وي با زيبايي تمام سي سال پادشاه ايران بود و هيچ گزارشي مبني بر بدکردار بودن وي و ثبتقوانين اشتباه و ظالمانه از وي به ثبت نرسيده است .
پوران دخت : شاهنشاه ايران در زمان ساساني . وي زني بود که بر بيش از 10 کشور آسيايي پادشاهي ميکرد .او پس از اردشير شيرويه به عنوان بيست و پنجمين پادشاه ساساني بر اريکه شاهنشاهي ايران نشست و فرامانروايي نمود .
شيرين : شاهزاده ارمني . ارمنستان يکي از شهرهاي کوچک ايران بود و شاه ارمنستان زير نظر شاهنشاه ايران . خسرو پرويز و شيرین حماسه اي از خود ساختند که هميشه در تاريخ ماندگار ماند . شيرين از خسرو 4 فرزند به نامهاي نستور – شهريار – فرود و مردانشه بدنيا آورد که هر چهار فرزند وي در زندان کشته شدند . پس او سر بر بالين ( جسد بي جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهري عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند .
بانو گشنسب : دختر ديگر رستم – خواهر زربانوي دلير . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسيار آمده است . يکي از مشهورترين حکايت هاي او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است . او منظومه اي نيز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه اي از آن در کتابخانه ملي پاريس و در کتابخانه ملي بريتانياموجود است.